با عکسهایم نشان دادم بزودی در ایران انقلاب میشود | گفتگو با عکاس فرانسوی میشل ستبون
* اسم عکاسان ایرانی را که از شما کار عکاسی خبری یاد گرفتهاند به یاد دارید؟
- کاوه گلستان، آلفرد یعقوبزاده، منوچهر و رضا دقتی عکاسانی بودند که کارشان خیلی خوب بود و با بودن آنها دیگر دلیلی برای حضور من در ایران نبود.
* شما به نکتهای اشاره کردید که بسیار بسیار جالب بود. تسخیر لانه جاسوسی یا همان سفارت آمریکا. شما میگویید این اتفاق دوبار رخ داده است در صورتی که در ایران همه این اتفاق را به نام یک روز خاص به یاد میآورند.
- 2 بار بوده است. من دقیقا نمیدانم که چه گروهی در جریان تسخیر اول نقش داشتند. کسانی که این کار را دفعه اول کردند دانشجویان خط امام بودند یا گروههای دیگر. من خبر ندارم. ولی مطمئن هستم این اتفاق چند ماه قبل از تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان خط امام افتاد. این گروه وارد شدند و من از آن جریان عکس دارم ولی از جریانی که در 13 آبان 58 اتفاق افتاد، عکس ندارم. در آن موقع فرانسه بودم.
* شما زمان زیادی را همراه امام خمینی (ره) بودید. شخصیت ایشان را چگونه دیدید؟
- حضرت امام به زبان انگلیسی و فرانسه صحبت نمیکردند و من نمیفهمیدم که دقیقا در چه موردی حرف میزند پس ارتباط کلامی زیادی بین من و ایشان برقرار نشد ولی شخصیت ایشان برایم بسیار جالب والبته گیرا بود. امام بسیار دورنگرا بودند. ایده انقلاب در ذهن ایشان خیلی منظم و شکل گرفته بود و از ابتدا میدانستند که دقیقا قرار است چه اتفاقی بیفتد. امام خمینی(ره) آنقدر ثابت قدم، با ایمان و مقتدر بود که میتوانست همه را قانع و با خود همراه کند.ایشان بسیار باهوش بودند. رهبران انقلابی زیادی هم زمان با امام خمینی (ره) در خیلی از کشورها ظهور کردند ولی ثباتی که امام خمینی داشتند هیچکدام نداشتند. این رهبران حتی حرفهای خود را هم به چالش میکشند ولی هیچگاه ندیدم امام خمینی(ره) حرف خود را نقض کند و حتی یکبار هم از زبان ایشان دروغ نشنیدم.