صهبای حج
30 فروردین 1391 توسط محمدی هنزئی
من از این شهر امید
شهرامید که نامش مکه است
وغنوده است میان صدفش کعبه پاک قصه ها می دانم.
دست در دست من اینک بگذار
تا ازاین شهر پراز خاطره دیدار کنیم.
هرکجا گام نهی در این شهر
وبه هر سوی که چشم اندازی
می شود زنده ، بسی خاطره ها در ذهنت
یادی از ابراهیم،
آن که شالوده این خانه بریخت
آن که بت های کهن را بشکست
آن که بر درگه دوست،
پسرش را که جوان بود، به قربانی برد
یادی از هاجر واسماعیلش
یادی از ناله جانسوز بلال
یادی از غار حرا، مهبط وحی
یادی از بعثت پیغمبر پاک
یادی از هجرت و از فتح بزرگ
یادی از شهر شرف،
شهردین،شهرخدا،شهررسول
شهر میلاد علی
شهر نجوای حسین در عرفات
شهر قران وحدیث
شهر فیض و برکات
و… بسی خاطره از جای دگر، شخص دگر.