شعری برای رهبرم
29 بهمن 1391 توسط محمدی هنزئی
ای غصه هايت قاتلم، هر شب دعايت می کنم
داغت نبينم جان من، جان را فدايت می کنم
بايد بلرزد قلبشان وقتی شنيدند اين سران
گفتی که من ( فعلا ) فقط دارم ( نصيحت ) می کنم !
***********
شعری برای رهبرم
اي دو چشمانت چراغ شام يلداي همه
آفتاب صورتت خورشيد فرداي همه
اي دل دريايي*ات كشتي نشينان را اميد
اي دو چشم روشنت فانوس درياي همه
خنده*هاي گاه گاهت خنده خورشيد صبح
شعله لرزان آهت شمع شبهاي همه
اي پيام دلنشينت بارش باران نور
وي كلام آتشينت آتش ناي همه
قامتت نخل بلند گلشن آزادگي
سرو سرسبزي سزاوار تماشاي همه
گر كسي از من نشاني از تو جويد گويمش
خانه*اي در كوچه باغ دل،* پذيراي همه
لاله*زار عمر يك دم بي گل رويت مباد
اي گل رويت بهار عالم آراي همه
(سروده ی حداد عادل )