پیامبراکرم صلوات الله علیه وآله وسلم
هر گاه به نماز ایستادی ، با دل به خدا رو کن تا او نیز به تو رو کند.
هر گاه به نماز ایستادی ، با دل به خدا رو کن تا او نیز به تو رو کند.
مدیر ارتباطات حوزههای علمیه خواهران:
حوزههای علمیه خواهران سراسر کشور شنبه تعطیل است
مدیر ارتباطات حوزههای علمیه خواهران گفت: حوزههای علمیه خواهران سراسر کشور در اعتراض به جنایت کشتار شیعیان پاکستان شنبه 19 اسفندماه تعطیل است.
به گزارش روابط عمومی مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران حجتالاسلام علی مولایی افزود: در روز شنبه طلاب حوزههای علمیه خواهران با شرکت در تجمعات مختلف، اعتراض خود را نسبت به کشتار شیعیان اعلام خواهند کرد.
وی با بیان اینکه دولت پاکستان مسئول جنایات علیه شیعیان این کشور است، اضافه کرد: دولت پاکستان باید نسبت به تامین امنیت همه مذاهب الهی خود را مسئول بداند و نسبت به مجازات عاملان هر گونه جنایت غیرانسانی اقدام عاجل نماید.
دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت:
مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته بهم بدی، این هم پولش.
بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد، بعد لبخندی زد و گفت:
چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می*دی، می*تونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری.
ولی دختر کوچولو از جای خودش تکون نخورد، مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات*ها خجالت می*کشه گفت: “دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلاتهاتو بردار”
دخترک پاسخ داد: “عمو! نمی*خوام خودم شکلات*ها رو بردارم، نمی*شه شما بهم بدین؟ “
بقال با تعجب پرسید:
چرا دخترم؟ مگه چه فرقی می*کنه؟
و دخترک با خنده ای کودکانه گفت: آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!
یادمان باشد که : ” مشت خدا از مشت همه آدم ها بزرگتره “.
نه در هندسه تعریف می شود شش گوشه ات
نه در ادبیات می گنجد لحظه گره خوردن دل در مشبک ضریح
از هندسه و ادبیات دست شسته ام
تنها کربلایت را می خواهم
نقل از فاطمه انجم روز, طلبه سطح 3
پس از رحلت پيامبر (ص) بلال فقط دوبار ديگر اذان گفت:
1ـ در روزهائي كه پيامبر اكرم فوت كرده بود، دختر گرامي پيامبر در هالهاي از غم و مصيبت، قرار گرفته بود. روزي به بلال پيام فرستاد كه براي تجديد خاطرة پدر ارجمندش، در مأذنة مخصوص خود قرار گيرد، و به رسم زمان پيامبر، اذان بگويد، او به پاس پيام دخت پيامبر، براي نخستين بار مهر سكوت را شكست و اذان خود را شروع كرد، گريه و نالة مردم با شنيدن صداي بلال، بلند شد، مردان و زنان به ياد دوران حيات پيامبر (ص) افتادند، و بيش از همه دخت گرامي پيامبر به شدت گريست وقتي بلال دومين شهادت را با صداي مهيج و رساي خود گفت، صديقة طاهره با شنيدن نام پدر از حال رفت، فوراُ به بلال خبر دادند كه اذان خود را ناتمام بگذارد، و از مأذنه پائين بيايد. (الفقيه كتاب صلوة باب 16 حديث 47)
2ـ فشار دستگاه خلافت نخستين مؤذن پيامبر (ص) را از سرزمين مدينه به سرزمين شام كشانيد، و او به عنوان مرزباني و حفظ حدود اراضي اسلامي، در شام سكني گزيد، شبي در عالم خواب پيامبر را ديد كه به او ميفرمايد: بر ما ستم كردي و از جوار و همسايگي ما رخت بربستي و از ما تجديد ديدار نمينمائي؟! بلال از خواب بيدار شد و تصميم گرفت براي زيارت قبر پيامبر (ص) و تجديد ديدار از اهل بيت و بازماندگان حضرت، رهسپار مدينه شود، او وارد مدينه گرديد و به زيارت قبر پيامبر شتافت، در كنار قبر مشغول گريه و زاري بود، ناگهان «حسنين» را ديد، آنها را به سينة خود گرفت و صورت آنها را بوسيد و غرق اشك و گريه گرديد. فرزندان و نور ديدگان پيامبر از او در خواست نمودند كه هنگام سحر اذان بگويد؛ او با اين كه تصميم گرفته بود پس از مرگ پيامبر، هرگز اذان نگويد، بالاي بام مسجد قرار گرفت و صدا را با گفتن تكبير بلند كرد مدينه با شنيدن تكبير بلال به خود لرزيد، وقتي نخستين شهادت را بر زبان جاري ساخت، لرزه و اضطراب مردم دو برابر گرديد، وقتي گفت: اشهد ان محمداُ رسول الله، زنان و مردان از خانه بيرون ريختند و صداي ناله و گريه و شيون مردم به آسمان رفت! (اسدالغابه /1/208)
در اين تكة تاريخ، به راستي معناي حكومت برقلوب روشن ميگردد، قدرت و نيروي اين حكومت تا اين حد است كه با شنيدن نام قائد بزرگ خود، از زبان مؤذن رسمي وي، زن و مرد بياختيار به ياد دوران حيات او افتاده و دريائي از غم و امواجي از اندوه فرو ميروند.
آية الله جعفر سبحاني،شخصيتهاي اسلامي شيعه ج 1 ـ 2
به نقل از سايت تبيان
منبع : http://www.porseman.org/q/showq.aspx?id=484
مصطفي احمدي روشن در 17 شهريور 1358 چشم به جهان گشود.
در سال 1377 در رشته مهندسي شيمي وارد دانشگاه صنعتي شريف مي شود.
وي از بسيجيان فعال بود و در دوران دانشجويي به عنوان معاون فرهنگي بسيج دانشجويي دانشگاه شريف فعاليت مي نمود.
شهيد احمدي شخصي ولايتمدار و از شاگردان آيت الله خوشوقت استاد اخلاق تهران بوده است.
در سال 1381 در رشته مهندسي شيمي موفق به دريافت مدرك كارشناسي گرديد.
وي دانشجوي دكتراي دانشگاه صنعتي شريف و از نخبگان اين دانشگاه به شمار مي رفته است. اين شهيد كه به عنوان استاد دانشگاه نيز فعاليت مي كرد داراي چندين مقاله ISI به زبان هاي انگليسي و فارسي بوده است.
شهيد احمدي روشن عضو هيئت مديره يكي از شركت هاي تامين كالاي نيروگاه هسته اي نطنز اصفهان بود كه در زمينه تهيه و خريد تجهيزات هسته اي فعاليت داشت.
اين شهيد بزرگوار در هنگام شهادت معاون بازرگاني سايت نطنز بوده است. معاون بازرگاني سايت نطنز شخصي شوخ و باصفا و در عين حال در مديريت جدي و قاطع بوده است.
به گفته دوستان وي، شهيد احمدي روشن فردي ولايتمدار، اخلاق مدار و شوخ طبع بود، شهادت آرزوي شهيد احمدي روشن بود، او از شهادت نمي ترسيد و امروز به آرزويش رسيد.
شهيد احمدي هميشه مي گفت دعا كنيد تا من شهيد شوم و اگر شهيد شديد دست من را هم بگيريد.
شهيد احمدي داراي روحيه بسيجي و جهادي بود. او فردي خاص بود و دشمنان خوب فهميدند كه چه كسي را ترور كنند. وي اهل نماز اول وقت بود. ايشان داراي پشتكار بالا، پرتوان، پرتلاش، پرانرژي و توانمند در عرصه اجرايي و علمي بود. او در خط ولايت و سرسپرده بود، هميشه مي گفت دعا كنيد مثل ابراهيم مالك اشتر نشوم و مختار را تنها نگذارم. شهيد احمدي در راهپيمايي عظيم 9 دي حضور داشت و يك ولايتمدار به معناي واقعي بود، او شيفته رهبر معظم انقلاب اسلامي بود.
شهيد احمدي روشن صبح چهار شنبه 21 دي ماه 90 بر اثر انفجار يك بمب مغناطيسي در خودروي خود در ميدان كتابي ابتداي خيابان گل نبي تهران بدست عوامل استكبار به شهادت رسيد.
از شهيد احمدي روشن يك فرزند به نام “علي” به يادگار مانده است.