پیامبراکرم صلوات الله علیه وآله وسلم
هر گاه به نماز ایستادی ، با دل به خدا رو کن تا او نیز به تو رو کند.
هر گاه به نماز ایستادی ، با دل به خدا رو کن تا او نیز به تو رو کند.
84 سال پیش در چنین روزی … برابر با شانزدهم شوال سال 1434 هجری قمری و مطابق با بیست و چهارم اوت سال 2013 میلادی
قیام دیوار ندبه در بیت المقدس آغاز شد . دیوار ندبه در غرب مسجد الاقصی ، محل عروج حضرت محمد (ص ) در شب معراج ، قرار دارد و به همین دلیل برای مسلمانان از اهمیت دینی و تاریخی برخوردار است . از یک هفته قبل از آغاز قیام دیوار ندبه ، صهیونیستها که با حمایت انگلیس در حال اشغال تدریجی فلسطین بودند ، تحرکاتی را علیه مسلمانان آغاز کردند تا آنکه در این روز فلسطینی های خشمگین علیه صهیونیستها قیام کردند . این قیام به سرعت به شهرهای دیگر فلسطین گسترش یافت و انگلیسیها که از خشم مردم وحشت کرده بودند ، در فلسطین حکومت نظامی اعلام کردند . صهیونیستهای مسلح و پلیس و ارتش انگلیس به مدت یک هفته به مقابله شدید با فلسطینی ها پرداختند و سرانجام ، قیام مذکور پس از کشته و مجروح شدن صدها تن موقتا آرام شد .
پس از قیام دیوار ندبه ، حاکمان انگلیسی فلسطین ، بیش از هشتصد فلسطینی را در دادگاه ، محاکمه و محکوم کردند .
شهيد سيدعلي اندرزگو در رمضان سال 1318 ش در تهران به دنيا آمد. سختي معيشت، او را از تحصيل بازداشت و به کار گمارد، ولي در همان حال به علوم ديني روي آورد و دروس فقه و اصول را طي کرد.
شهيد اندرزگو در نوجواني با شهيد نواب صفوي آشنا شد و در ستم ستيزي، از او الهام گرفت. وي در قيام 15 خرداد، به عرصه مبارزه با رژيم گام نهاد و مورد تعقيب مزدوران ساواک قرار گرفت. شهيد اندرزگو پس از قيام 15 خرداد دستگير شد و در زير شکنجه هاي سخت، لب به سخن نگشود تا آزاد گرديد. از آن زمان، وارد شاخه نظامي هيئت مؤتلفه اسلامي شد و در اولين اقدام، در اعدام انقلابي حسنعلي منصور، سرسپرده آمريکا و عامل تصويب کاپيتولاسيون و تبعيد امام خميني(ره) همکاري نمود. در آن ترور، شهيد اندرزگو با اين که بيشتر از 19 سال نداشت، اما نقش مهمي ايفا کرد. از آن پس، رژيم، به شدت در تعقيب او بود و شهيد اندرزگو مجبور شد که دائماً جابجا شود. اين انقلابي نستوه براي اين که مورد شناسايي ساواک قرار نگيرد، با نام هاي مستعار و قيافه هاي متفاوت آشکار مي شد. اندرزگو، نقش مهمي در وارد کردن اسلحه به ايران براي مبارزه مسلحانه با رژيم داشت و براي اين منظور به کشورهاي ديگري سفر ميکرد.
ساواک پس از سالها تعقيب و گريز، سرانجام با کنترل مکالمات تلفني مناطق وسيعي از تهران، او را شناسايي نمود و دريافت که در 19 ماه مبارک رمضان مهمان يکي از دوستان خواهد بود. محل، مورد محاصره قرار گرفت و شهيد که راه فرار نميديد، اسنادي را که در جيب داشت به دهان برد و خورد تا به دست ساواک نيافتند. دژخيمان رژيم پس از درگيري که با او پيدا کردند، او را مجروح ساختند. با اين حال، از اين ميترسيدند که اندرزگو، به خودش مواد منفجره بسته باشد.
اين شهيد والامقام سرانجام، طي اين درگيري در دوم شهريور 1357 با زبان روزه در 39 سالگي شربت شهادت نوشيد و به آرزوي ديرينه اش دست يافت. شهيد اندرزگو قصد ترور شاه را داشت که شهادتش مانع انجام اين نقشه گرديد.
“حاج ملا هادی سبزواری “از دانشمندان و فیلسوفان بزرگ ایران واسلام است او در دوره حکومت ناصر الدین شاه قاجار زندگی می کرد این شخصیت برجسته و بی نظیر با وجود وضع خوب مالی, خانواده شان همواره زندگی را در کمال زهد و قناعت سپری کرد وی هیچ گونه ریاستی حتی_پیش نمازی - را نپذیرفت .حاج ملا هادی سبزواری مشهورترین فیلسوفی بودکه قرن سیزدهم هجری به خود دیده است و در بین متفکران مقام ارجمندی داشت از این بزرگوار حدود 36 کتاب و رساله بر جای مانده است . این عالم بزرگ در سن 78 سالگی بدرود حیات گفت و در زادگاهش به خاک سپرده شد.
شرح حکایت دیدار ناصر الدین شاه با این عالم بزرگوار خواندنی است.
ناصر الدین شاه اسم مرحوم آیت الله حاج ملا هادی سبزواری را شنیده بود او خیلی علاقه داشت که خدمت ایشان برسد به همین جهت از اطرافیان پرسید : “هیچ نمی شود حاج ملا هادی برای زیارت عتبات مقدسه یا زیارت خانه خدا از سر راهش به تهران بیاید.”
اطرافیان پس از تحقیق به شاه گزارش دادند که چون ملا هادی یک مرتبه برای حج واجب به مکه مشرف شده دیگر سفر واجبی ندارد و از سبزوار خارج نمی شود .شاه تصمیم گرفت از راه سبزوار به مشهد مشرف شود و در سبزوار ملاقاتی با ملا هادی داشته باشد زمانی که شاه به سبزوار رسید مردم به استقبال او شتافتند و شخصیت های مختلف شهر از او دیدن کردند ,جز ملا هادی که در خانه اش بود. شاه تصمیم گرفت که خودش به دیدن ایشان برود اطرافیان گفتند:“اگر اطلاع پیدا کند ممکن است شما را در خانه هم نپذیرد.”
سر انجام ناصر الدین شاه با صدر اعظم به طور ناگهانی راهی خانه مرحوم ملا هادی شد پس از کسب اجازه وارد منزل ملاهادی شد .وقتی وارد اطاق شدند دیدند ملا هادی روی یک قطعه حصیر بوریا نشسته و یک قبای کرباسی به تن دارد.
ناصر الدین شاه و همراهش سلام کردند و متواضعانه برای او زانوی ادب زدند .آنگاه صدر اعظم روبه ملا هادی کر د وگفت:"ایشان اعلی حضرت ناصر الدین شاه هستند.”
ملا هادی با کمال متانت و بی تفاوتی رو به ناصر الدین شاه کرد و این دو بیت شعر را سرود:
بیا بیا ,که دلم بی تو کافرستان است بزیر زلف تو زنار بستن آسان است
اگر چه فرش من از بوریاست خورده مگیر چرا که جایگه شیر در نیستان است
ناصر الدین شاه در مقابل این دو بیت شعر خیلی متاثر شد بعد اجازه خواست که ناهار در خدمت ایشان صرف شود .ملا هادی پذیرفت . طبقی آوردند که در آن قدری نان جو خشک ,قدری دوغ و نمک و کنار آن دو عدد قاشق چوبین بود. دوغ ترش بود و نان جو خشک بود وشاه نتوانست غذا بخورد. به همین خاطر مقداری از آن نان خشک برداشت و میان پارچه ای به عنوان تبرک پیچید . بعد به ملا هادی عرض کرد:"هر امری دارید اطاعت می کنم .”
ملا هادی فرمود:"کاری ندارم.”
شاه گفت:"شما ملای این شهر هستید.”
ایشان فرمود:"کاری به تو ندارم.”
شاه عرض کرد:"پس دستور می دهم که از شما مالیاتی نگیرند.”
ملا هادی نپذیرفت. شاه علت را پرسید . ملا هادی سری تکان داد و فرمود:"از من که مالیات نگرفتی به همان اندازه از دیگران خواهی گرفت.”
شاه اجازه مرخصی خواست و ازمنزل ملا هادی خارج شد در حالیکه بسیار متاثر بود به صدر اعظم گفت:“من تنها این آقا را آدم دیدم.”
بیانیه مدیریت استانی حوزه علمیه خواهران استان یزد به مناسبت راهپیمایی سراسری یوم ا… روز جهانی قدس
روز قدس ، جهانی است و روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است . امام خمینی (ره)
بار دیگر سالروز فرمان تاریخی معمار بزرگ و بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) در تعیین آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان « روز جهانی قدس » فرا رسید .
قدس در تاریخ درخشان امت اسلام نماد وحدت و یکپارچگی است. قدس محور هویت و اتحاد همان امتی است که مستضعفان زمین را وارثان واقعی میداند و برای زورمداری و بیعدالتی عمری کوتاه قائل و ایمان دارد که نصرت و پیروزی از آن صالحان و هدایت یافتگان خواهد بود.
روز قدس نماد آزادی خواهی، ظلم ستیزی، وحدت و همدلی امت اسلامی است تا با خروش یکپارچه علیه ظلم و بیداد، پرچم عدالت طلبی را در جهان برافراشته و لبیک گویان به فریاد همیشه خروشان امام خمینی (ره) برای آزادی بیتالمقدس، ظرفیت و توان خویش را به رخ زیاده خواهان عالم بکشند.
روز قدس را بزرگ میشماریم؛ چرا که میراث اعتقادی و سیاسی معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) و مورد تاکید و عنایت ویژه رهبر و مقتدای فرزانه آن حضرت آیتلله خامنهای است و پشتیبانی از مردمی است که بیش از نیم قرن در مصاف با دژخیمان پلید صهیونیستی همچنان استوار باقی ماندهاند و با نثار خون خود به آبیاری این نهال می پردازد و از ارزشهای مقدس اسلامیشان جانانه دفاع نموده و از سرزمین میهنی خویش حفاظت می کنند این که در برههای از تاریخ که جهان اسلام سرشار از موج بیداری اسلامی است و نسیم عدالت، مهرورزی و حقانیت دین مبین اسلام همه سرزمینهای اسلامی را در نوردیده است و امروز نه تنها فلسطین که جهان اسلام از مصر، تونس، لیبی، بحرین و اردن برای یافتن هویت حقیقی و رهانیدن خویش از زیر سلطه رژیمهای پوشالی و ددمنشانه غرب در تکاپو است و در این تلاش مقدس بیش از هر چیز به قیام و انقلاب مقدس جمهوری ایران تاسی می جویند.
جهان اسلام در شرایطی به استقبال این یادگار ارزشمند حضرت امام خمینی ( ره) می رود که جنایتهای ددمنشانه صهونیستها در مناطق اشغالی فلسطین همچنان وجود دارد و توطئه های مزورانه و ننگین آنان در جهان اسلام رو به فزونی نهاده است و قلبهای همه انسانهایی که دارای فطرت انسانی و و جودان بیدار هستند به درد آورده اسیت .
مدیریت استانی حوزه علمیه خواهران استان یزد ضمن صیانت از هویت اسلامی قدس و فلسطین و تاکید بر وحدت و انسجام اسلامی همنوا با مستضعفان ، آزادی خواهان و عدالت طلبان سراسر گیتی ضمن حضور گسترده در راهپیمایی روز جهانی قدس با تأسی از معمار کبیر انقلاب اسلامی ، امام خمینی (ره) و در پرتو رهنمودهای آزادی خواهانه و رهایی بخش رهبر فرزا نه انقلاب اسلامی حضرت آیت ا… العظمی خامنه ای ( مدظله العالی ) از تمامی علما، اندیشمندان و فرهیختگان ،طلاب ,دانشجویان , تشکل های غیر دولتی و سازمان های مردم نهاد ، برادران و خواهران مسلمان و آزاده استان یزد دعوت می نماید در جهت حمایت از مردم ستمدیده فلسطین و محکوم کردن جنایات صورت گرفته در سرزمینهای اشغالی و بلاد اسلامی و جنایتهای اخیر در این راهپیمایی جهانی عزم راسخ خود را برای نابودی اسرائیل و آزادی قدس شریف به نمایش بگذارند که وعده الهی صادق است و فسخ و ظفر از آن خداست .الیس صبح بقریب
مدیریت استانی حوزه علمیه خواهران استان یزد
27/درگذشت علامه محمدباقر مجلسی (1110ق)
تولد
«علامه (محمد باقر) مجلسی سال 1037 هجری مساوی با عدد ابجدی جمله «جامع كتاب بحار الانوار» چشم به جهان گشود».
پدرش مولا محمد تقی مجلسی از شاگردان بزرگ شیخ بهایی و در علوم اسلامی از سرآمدان روزگار خود به شمار میرفت. وی دارای تألیفات بسیاری از جمله «احیاء الاحادیث فی شرح تهذیب الحدیث» است. «مادرش دختر صدرالدین محمد عاشوری» است كه خود از پرورش یافتگان خاندان علم و فضیلت بود.
به دنبال نور
درس و بحث را در چهار سالگی نزد پدر آغاز كرد. نبوغ سرشار او به حدی بود «كه در چهارده سالگی از فیلسوف بزرگ اسلام ملاصدرا اجازه روایت گرفت». و سپس در حضور استادانی چون علامه حسن علی شوشتری، امیر محمد مؤمن استرآبادی، میرزای جزایری، شیخ حر عاملی، ملا محسن استرآبادی، ملا محسن فیض كاشانی، ملا صالح مازندرانی، زانوی ادب زد و از خرمن علم و معرفت هر یك خوشهها چید و در این كوشش خستگی ناپذیر پای درس بیش از بیست و یك استاد نشست. و از افكار و عقاید و اندیشههای مختلف آنان بهره جست.
وی در اندك زمانی بر دانشهای صرف و نحو، معانی و بیان، لغت و ریاضی، تاریخ و فلسفه، حدیث و رجال، درایه و اصول و فقه و كلام احاطه كامل پیدا كرد.
شاگردان
شخصیتهای ذیل برخی از شاگردان فرهیخته علامه میباشند كه از مكتبش توشه برچیده و از او اجازه نقل روایت اخذ كردند.
1. مولی ابراهیم جیلانی 2. مولی محمد ابراهیم بواناتی 3. میرزا ابراهیم حسینی نیشابوری 4. ابوالبركات بن محمد اسماعیل خادم مشهدی 5. مولی ابوالبقاء 6. ابو اشرف اصفهانی 7. مولی محمد باقر جزی 8. ملا محمد باقر لاهیجی 9. شیخ بهاء الدین كاشی 10. مولی محمد تقی رازی 11. میرزا محمد تقی الماسی 12. مولی حبیب الله نصرآبادی 13. ملا حسین تفرشی 14. محمد رضا اردبیلی 15. محمد طاهر اصفهانی 16. عبدالحسین مازندرانی 17. سید عزیز الله جزائری 18. ملا محمد كاظم شوشتری 19. شیخ بهاء الدین محمد جیلی 20. مولی محمود طبسی 21. محمد یوسف قزوینی و ..
در میان شاگردان، نكته سنجی و تیزبینی و كوشش خستگی ناپذیر «سید نعمت الله جزایری» كه به تازگی به همراه دوستش به حوزه درس او راه یافته بود و در فقر و تنگدستی بسر میبرد نظر او را به خود جلب كرد، بطوریكه ضمن قرار دادن حقوق ماهیانه برای دوستش او را به خانهاش برد و مدت چهار سال در كنار خود جایش داد»سید را چنان پرورش داد كه از او عالمی بزرگ و مجتهدی توانا ساخت و «چون میرزا تقی دولت آبادی در محله جماله مدرسهای بنا نهاد و او را به عنوان مدرّس آنجا تعیین كرد».
سید در سایه استاد چنان به تحصیل علم و معرفت پرداخت كه در اخلاق و رفتار و بیان مطالب علمی، آینه استاد به حساب میآمد. وی در مسائل مختلف چنان سخن به میان میآورد كه گویی «مجلسی» سخن میگوید.
«او همچون علامه، مسلكی متعادل داشت و همیشه پیرو دلیل و حقیقت بود خواه مطابق با اصولیها باشد و خواه مساعد با اخباریها.»
تألیفات
علامه «با توجه به نیاز فرهنگی مردم زمان خود دست به تألیف كتابهای گوناگون میزد. زمانی احساس میكرد مردم به علم نجوم نیازمندند، پس كتاب «اختیارات» را مینوشت و چون احساس میكرد جامعه به سوی جدا شدن از خدا سوق داده میشود كتابی در تهذیب اخلاق چون «عین الحیاه» را مینگاشت.» «آثار فارسی او بو سود دین و دنیای مردم بود و زمینه هدایت مردم را فراهم میساخت. كمتر خانهای از شیعیان بود كه از كتابهای وی در آن یافت نمیشد و مورد بهرهوری قرار نمیگرفت.»
علامه مجلسی بغیر از دایره المعارف بزرگ تشیع، «بحارالانوار» كتبی به قرار زیر نگاشته است:
1. مرأه العقول فی شرح اخبار الرسول. در شرح اصول كافی
2. ملاذ الاخبار فی شرح التهذیب.
3. شرح اربعین.
4. الوجیزه فی الرجال.
5. الفوائد الطریقه فی شرح الصحیفه السجادیه.
6. رساله الاوزان.
7. المسائل الهندیه.
8. رساله اعتقادات (750 سطر است و در یك شب نگاشته شده است)
9. رساله فی الشكوك.
تألیفات فارسی علامه مجلسی عبارتند از:
1. حق الیقین 2. عین الحیاه 3. حلیه المتقین 4. حیوه القلوب 5. مشكوه الانوار 6. جلاء العیون 7. زاد المعاد 8. تحقه الزائر 9. مقایس المصابیح 10. ربیع الاسابیع 11. رساله در شكوك 12. رساله دیات 13. رساله در اوقات 14. رساله درجفر 15. رساله در بهشت و دوزخ 16. رساله اختیارات ایام 17. ترجمه عهدنامه امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ به مالك اشتر 18. مشكوه الانوار در آداب قرائت قرآن و دعا 19. شرح دعای جوشن كبیر 20. رساله در رجعت 21. رساله در آداب نماز 22. رساله در زكوه
و بیش از 30 رساله دیگر در مسائل مختلف و ترجمه دعاها و كتابهایی مختصر در عقاید و احكام.
درایت و سیاست علامه
علامه مجلسی قهرمان عرصه سیاست است اما به موجب كینهورزی و عناد مستشرقان و روشنفكردان غربزده همچنان مظلوم تاریخ سیاست است. «علامه پس از فوت مرحوم ملا محمد باقر سبزواری در سال 1090 هجری به منصب شیخ الاسلامی دست یافت.» و در این مسند خدمات بسیاری را در مقولههای گوناگون سیاسی و اجتماعی به ایران و تشیع نمود. بزرگترین كار علامه مجلسی در صحنه سیاست كه به نفع تشیع و مكتب آن ختم شد مبارزه با صوفیان بود. علامه مجلسی در دوایر دولتی و همچنین نظامهای مختلف اداری از قدرت آنها كاست. او در خصوص این گروه كه «فقط در اصفهان بیست و یك تكیه و خانقاه و زاویه داشتند» در رساله اعتقادات مینویسد: «اینك من به طور اجمال برای شما مینویسم و بیان میكنم چیزهایی را كه برای خودم از اصول مذهب به وسیله اخبار كثیره متواتره ظاهر شده است تا گمراه نشوید و به خدعهها و فریبها و غرورهای صوفیه فریب داده نشوید و حجت خدا را بر شما تمام میكنم.»
علامه علاوه بر مبارزه با صوفیان با كشیشان دربار، بیگانگان، نمایندگان مؤسسات و شركتهای غربی به مبارزه با بتپرستان پرداخت. «روزی به علامه مجلسی خبر دادند كه بت پرستان در شهر اصفهان در خانهای بُتی قرار دادهاند و برای نیایش و پرستش آن بت به آن خانه میروند. علامه بعد از تحقیق و آگاه شدن از محل بت فتوای خراب كردن آن را صادر كرد.»
پس از مرگ شاه سلیمان درباریان و خواجه سرایان، حسین میرزا (سلطان حسین) را كه مورد علاقه مریم بیگم عمه شاه بود بر تخت نشاندند.
«شاه در وقت تاج گذاری به صوفیان اجازه نداد چنانچه مرسوم بود شمشیر را به كمر او ببندند و علامه مجلسی را پیش خواند و درخواست كرد كه این تشریفات را او انجام دهد.»
علامه مجلسی در تالار آینه این مراسم را انجام داد. «شاه رو به علامه كرد و گفت: به ازای این خدمت چه تقاضایی داری و چه پاداشی میطلبی؟»
علامه كه «شاه جوانی را میدید كه حتی در وقت تكیه زدن بر تخت سلطنت قادر به سوار شدن به اسب نبود.»
جوان تر و سادهاندیشتر از آن میدانست كه بتواند كشتی این سرزمین را به ساحل برساند از این رو از شاه چیزی را خواست كه در ذهن هیچ یك از حاضران حتی علمای آن زمان نقش نبسته بود. چیزی را گفت كه عظمت روح بلند و دیدگاه وسیع سیاسی او را نشان داد. وی بر سه نكته تأكید ورزید. سه نكتهای كه ملتهای بزرگ با آرمانهای متعالی را به زانو در میآورد و غبار ذلت و خواری را بر پرچمشان مینشاند:
«فساد، تفرقه و بیتفاوتی نسل جوان»! پس «رو به شاه كرد و گفت: تقاضا دارم شاه فرمانی صادر كند و نوشیدن مسكرات، جنگ میان فرقهها، همچنین كبوتربازی را نهی فرماید. شاه با رضایت خاطر پذیرفت و فوری فرمانی را به همان مضمون صادر كرد.»
«علامه همچنین او را ترغیب كرد كه فرمانی دیگر برای طرد صوفیان از شهر امضا كند.»
این پیروزی بزرگی برای علامه مجلسی و نجات ایران در آن وضیعت حساس بود كه در غرب عثمانیها، در شرق ازبكها، در جنوب شرقی گوركانی ها و در شمال روسها و در جنوب شركتهای هلندی و هند شرقی چشم طمع به آن دوخته بود.
اما در این میان رشته خیانت از دست خواجه سرایان و درباریان كه به دنبال عیش و نوش و راحت طلبی بودند بیرون آمد و با توطئه مریم بیگم (عمه شاه) شاه را به دامان میخوارگی و لذت جویی سوق دادند و عملاً قدرت را از علامه مجلسی گرفتند و كشور رو به ضعف نهاد، نكته مهمی كه در سیاست علامه مجلسی در دربار به چشم میخورد این است كه در زمان علامه مجلسی هیچ برخوردی بین ایران و همسایگان اهل سنت رخ نداد و به هیچ یك از ولایتهای اهل تسنن ایران از سوی شیعیان تعدّی نشد وایران در كمال آرامش به سر برد. اما هنگامی كه علامه مجلسی در 27 رمضان 1111 ق. چشم از جهان فرو بست شمارش معكوس سقوط دولت صفویه آغاز شد و «در همان سال ولایت قندهار سقوط كرد».
پیكر پاك علامه مجلسی در كنار مسجد جامع اصفهان و جنب مدفن پدر فرزانهاش مولی محمد تقی مجلسی به خاك سپرده شد و زیارتگاه شیعیان جهان شد.