پیامبراکرم صلوات الله علیه وآله وسلم
هر گاه به نماز ایستادی ، با دل به خدا رو کن تا او نیز به تو رو کند.
هر گاه به نماز ایستادی ، با دل به خدا رو کن تا او نیز به تو رو کند.
استاد و پژوهشگر در تاريخ اسلام و تشيع، جناب حجت الاسلام محمد هادی یوسفی غروی،تحقیق مفصلی پیرامون تاریخ حمله به خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها))
انجام داده اند که در مجله تاریخ در آئینه پژوهش،سال هفتم، شماره سوم، پاييز 1389،به چاپ رسیده است.
ایشان در آن تحقیق می گوید :
به اعتقاد بنده، هجوم به خانه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) ـ بر خلاف آنچه مشهور شده ـ دست كم حدود پنجاه روز پس از رحلت رسولخدا (صلی الله علیه و آله) رخ داده است. اما شواهدي كه بر اين مدعا دلالت دارد، عبارت است از:
1.اعزام سپاه اسامه و جريان بُريده :
طبق برخي شواهد هجوم به خانه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) بعد از برگشت سپاه اسامه صورت گرفته است.
حالا اينجا شاهد، يك نكته خاص است و آن اينكه شخصي است به نام بُرَيدهبن حُصَيب اسلمي از بني اسلم، از كساني است كه به مدينه آمده و بعد از مسلمان شدن، در مدينه ماند. حضور و نقش بريده در سپاه اسامه ميتواند به روشن شدن تاريخ هجوم به خانه حضرت فاطمه كمك كند.
بریده کسی است که پیامبر(صلی الله علیه و آله) او را به عنوان پرچمدار سپاه اسامه منصوب کرده بود،سپاهی که به علت کارشکنی برخی از اصحاب در زمان حیات رسول الله، موفق به حرکت به سوی مرزها ی روم نشده بود، ولی بعد از رحلت آن حضرت،ابوبکر این سپاه را اعزام کرد و پرچم را بدست بریده داد.
مردم قبیله بنی اسلم در ماجرای بیعت گرفتن برای ابوبکر نقش داشتند،بدین صورت که به پیشنهاد عمر بن خطاب مردم بنی اسلم (قبیله بریده)در كوچه و بازار همراه ابوبكر راه می رفتند،و هر كسي را كه می ديدند، براي بيعت با ابوبكر می گرفتند و به سوی ابوبکر می آوردند و در صورت مخالفت، او را بسوی ابوبکر می کشیدند تا بيعت عامه محقق شود.
قديمترين منبعي كه اين خبر را به اين صورت نقل كرده، ابواسحاق، ابراهيمبن محمد ثقفي كوفي اصفهانی است.{ شيخ طوسي، تلخيص الشافي، ج3، ص50، 78. به نقل از ابراهيم ثقفي}.}
بریده وقتي مشاهده كرد قومش مورد سوءاستفاده عليه اميرالمؤمنين(ع) قرار گرفتهاند، ظاهراً براي نشان دادن اعتراض خود و پاك كردن عيب و عار اقدامات قومش دست به اقدام عملي زد و بعد از برگشت از مؤته پرچم را برد و در ميان بني اسلم زد و به تعبيري در واقع، تظاهراتي بر پا كرد.
دو گونه شعار از آنها نقل شده است: يكي، اينكه بريده گفت: «لا أبايع حتي يبايع عليبن ابي طالب؛ بيعت نميكنم مگر آنكه عليبن ابي طالب بيعت كند». و شعار ديگر اينكه گفتند: «لانبايع حتي يبايع بريده؛ بيعت نميكنيم، مگر آنكه بريده بيعت نمايد».كه از اين شعار معلوم ميشود تا آن وقت از اميرالمؤمنين(علیه السلام) هنوز بيعتي گرفته نشده بود. به هر حال، پس از اقدام بريده، هشتاد نفر از قومش از او تبعيت كرده و او با هشتاد نفر وارد مدينه شد و اينها شعار ميدادند.{ شيخ طوسي، تلخيص الشافي، ج3، ص50، 78. به نقل از ابراهيم ثقفي. و رك: موسوعة التاريخ الاسلامي،محمد عهادی یوسفی غروی، ج4، ص101ـ100.}
متأسفانه خبر،از اینجا قطع شده است و ادامه ماجرا نقل نشده كه اينها چه شدند و كجا رفتند؟؟؟؟اما اجمالاً همين مسئله موجب بيدار شدن دستگاه خلافت شد تا براي گرفتن بيعت از علي(علیه السلام) بر ايشان فشار بياورند.
به هر حال، اين ماجرا حدود پنجاه روز بعد از رحلت پيامبر(ص) اكرم و با اين كيفيت اتفاق افتاده است،دلیل ما این است که مسير مدينه تا مؤته؛ جايي كه در حال حاضر قبر جعفر طيار در اردن در آن قرار دارد، چه قدر بوده است؟ بدون خلاف، مسير را بيست روز گفتهاند.
متأسفانه تاريخ دقيق حركت اين جيش از مدينه مشخص نشده، اما اجمالاً گفته شده است كه در همان روزهاي اول بعد از تمام شدن بيعت خاصه در سقيفه بنيساعده، و بيعت عامه در مسجد، اولين كاري كه ابوبكر پيگيري كرد، آمادهسازي مجدد جيش اسامه بود كه با همان كيفيتِ زمانِ پيغمبر اكرم(صلی الله علیه و آله) به فرماندهي اسامه و پرچمداري بريدهبن حصيب اسلمي به سمت مؤته حركت كردند. ظاهراً اگر بيست روز طول كشيد تا رفتند، يك روزي هم طبق مأموريت درگيري داشتند و 15روز هم طول كشيد تا برگشتند، بنابر اين، حداقل زمان رفت و برگشت 35 روز طول كشيده است. ضمن اينكه بنابر نقل طبري12 رفت و آمد اسامه به اين مأموريت 40 و به نقلي 70 روز طول كشيده است.
به هر حال اگر35 روز واقدي يا 40 روز طبري را بپذيريم ميتوان با احتساب گذشتن چند روز از رحلت رسولخدا (صلی الله علیه و آله) و سپس اعزام سپاه اسامه، و نيز چند روز پس از بازگشت اسامه و رفتن بريده به قبيلهاش و آمدن آنان به مدينه، مدعي شد كه حمله به خانه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) پس از حدود 50 روز از رحلت رسولخدا(صلی الله علیه و آله) بوده است.
2.خطبه فدكيه :
چگونگي راه رفتن حضرت فاطمه(سلام الله علیها) به سوي مسجد براي ايراد خطبه فدكيه، شاهد ديگري براي اين مدعاست.
بنا به نقل ابنابيالحديد از كتاب سقيفه و فدك ابوبكر جوهري، ده روز پس از رحلت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ابوبكر با تحريك عقل منفصلش (عمر(فدك را غصب كرد. در توصيف چگونگي آمدن حضرت فاطمه(سلام الله علیها) به مسجد براي ايراد خطبه فدكيه آمده است كه آن حضرت با پوشش كامل در ميان جمعي از زنان در حالي كه چادرش بر اثر بلندي به زير پاهايش ميرفت و همچون رسول خدا(صلی الله علیه و آله) راه ميرفت، به مسجد آمد.{ابنابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج16، ص263{
با توجه به اين تعبير كه ” : ما تخرم من مشيه رسولالله؛ راه رفتنش هيچ تفاوتي با راه رفتن رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نداشت"، ميتوان چنين نتيجه گرفت كه تا هنگام ايراد خطبه، هنوز هجمهاي به خانه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) صورت نگرفته بود، زيرا در صورت حمله و مضروب شدنِ آن حضرت، نوعِ حركت او نميتواند معمولي باشد تا راوي آن را به راه رفتنِ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) تشبيه كند.
3. رفتن حضرت زهرا (سلام الله علیها) به در خانه مهاجران و انصار:
بنا بر نقل سلمان فارسي، پس از غصب خلافت و فدك، اميرالمؤمنين(علیه السلام) همراه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و حسنين(علیهما السلام) شب هنگام به درِ خانه مهاجران و انصار رفته و آنان را به همراهي براي بازپسگيري حق خويش فرا خواندند.
از آنجا كه بنا بر روايت سلمان، پس از حمله مهاجمان به خانه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و واقعه سقط جنين، آن حضرت به طور مداوم و پيوسته بستري بود تا به شهادت رسيد{سليمبن قيس هلالي، كتاب سليمبن قيس، ص153{، ميتوان چنين نتيجه گرفت كه تا زمان ملاقاتهاي شبانه آن حضرت با مهاجر و انصار، هنوز حملهاي به خانه او صورت نگرفته بود؛ زيرا در صورتِ وقوع حمله، آن حضرت ديگر توان رفتن به در خانة تعداد زيادِ مهاجران و انصار(حتي فقط اهل بدر) را نداشت.
آنچه از منابع تاریخی بدست می آید اين است كه خليفه افرادي را سه بار به منزل اميرالمؤمنين(علیه السلام) فرستاد و درخواست بيعت كرد.
بار اول، اميرالمؤمنين(علیه السلام) آنها را برگرداند. بار دوم نيز اميرالمؤمنين(علیه السلام) آنها را برگرداند و احتمال قوي اين است كه هر چه اتفاق افتاده در بين بار دوم و بار سوم بوده است؛ يعني زمان بازگشت جيش اسامه و همچنين رفتن بريده نزد قومش، و آمدن آن هشتاد نفر در فاصله بار دوم و سوم واقع شده است و اين موجب شده كه آتش دستگاه خلافت تيز شود تا اين غائله را تمام كرده و از اميرالمؤمنين علي(علیه السلام) بيعت بگيرد، از اينرو، بار سوم به شدت عمل كردند و منتهي به آن حوادث تلخ شد.
نتیجه اینکه:
از بررسي مجموع حوادث و از كنار هم نهادن آنها، به ويژه حضور بريده در سپاه اسامه و خودداري وي از بيعت با ابيبكر، پس از بازگشت از مؤته، ميتوان نتيجه گرفت كه حمله و هجوم به خانه علي(علیه السلام) و فاطمه(سلام الله علیها) كه در پي آن، بيعت اجباري از علي(علیه السلام) صورت گرفت، حدود، 50 روز پس از رحلت حضرت رسولاكرم(ص) بوده است، و اين نشان ميدهد كه اميرمؤمنان(علیه السلام) در اين مدت، مقاومت كرده و در نهايت، بيعت او با تأخير و اكراه صورت گرفته است.
گفتم خدایا تنهایم،گفت:بیش از من؟
گفتم خدایا از همه دلگیرم،گفت:حتی از من؟
گفتم خدایا دلم را ربوده اند،گفت:پیش از من؟
گفتم خدایا دل بستم،گفت:به غیر من؟
گفتم خدایا دوستت دارم،گفت:بیش از من؟
گفتم خدایا چقدر دوری،گفت:تو یا من؟
گفتم خدایا آنقدر نگو من،گفت:من توام،تو من
عاقبت از زهر مأمون، پاره شد قلب رضا در میان حجرۀ در بسته، میزد دست و پا گه، جوادش را، گهی معصومه، را میزد صدا داغ او تا صبح محشر، بر دل سوزان ماست
گرچه از زهر جفا دل پرشرر دارد رضا
آتشى در دل ز هجران پسر دارد رضا
در ميان حجره در بسته مى پيچد به خود
ديدگان بى فروغش را پدر دارد رضا
تا بيايد از مدينه نور چشمانش تقى
انتظار ديدن نور بصر دارد رضا
در غريبى مى دهد جان و در آن حالت هنوز
انتظار خواهر خود را مگر دارد رضا
دورى از اهل و عيال و دوستان، خود بس نبود
كز جفاى خصم دون خون در جگر دارد رضا
دست ما «خسرو» به دامانش كه در روز جزا
آبرو پيش خداى دادگر دارد رضا
امروز دوشنبه نهم دی سال 1392 هجری شمسی ، برابر با بیست و هفتم صفر سال 1435 هجری قمری و مطابق با سی ام دسامبر سال 2013 میلادی است .
1226 سال پیش ، در روز بیست و هفتم صفر سال 209 هجری قمری :
« ابن ماجه » محدث و عالم بزرگ مسلمان در قزوین - از شهرهای ایران ـ متولد شد . وی پس از گذراندن دروس مقدماتی دینی در زادگاه خویش ، به نقاط مختلف سرزمین پهناور اسلامی آنروز سفر کرد و از علمای بزرگی حدیث شنید و مجموعه این احادیث را در کتابی که « سنن ابن ماجه » خوانده می شود ، گردآوری کرد . این کتاب ، یکی از کتب معتبر حدیث اهل سنت تلقی می شود . از این دانشمند اسلامی تفسیری بر قرآن کریم و کتاب دیگری تحت عنوان « التاریخ » به جای مانده است . ابن ماجه در سال 273 هجری قمری درگذشت .
7 سال پیش ، در روز سی ام دسامبر سال 2006 میلادی :
درپی صدور حکم اعدام صدام حسین دیکتاتور خونریز عراق در دادگاه ، وی به مجازات جنایات متعدد خود رسید . صدام در سال 1937 در نزدیکی شهر تکریت - در 140 کیلومتری شمال بغداد - متولد شد و در 20 سالگی به حزب بعث عراق پیوست . وی درپی کودتای این حزب به فرماندهی احمد حسن البکر در سال 1968 ، معاون وی شد . صدام در سال 1979 به ریاست جمهوری رسید . دیکتاتور عراق که ریاست حزب بعث ، فرماندهی ارتش عراق و چند پست کلیدی دیگر را نیز دراختیار داشت ، در اوایل حکومت توسعه طلبانه خود ، با حمایت قدرتهای غربی به جمهوری اسلامی ایران حمله کرد و فجایع بسیاری را به بار آورد . ازجمله وی با کمک همین دولتها به سلاحهای شیمیایی دست یافت و از این سلاحها علیه دو ملت ایران و عراق استفاده کرد . صدام حدود دو سال پس از پایان جنگ با ایران ، به کویت حمله کرد که این بار با واکنش شدید بین المللی روبرو شد . پس از اخراج نیروهای عراقی از کویت ، شورای امنیت سازمان ملل متحد ، تحریم هایی را علیه عراق تصویب کرد . این تحریمها بیش از همه به مردم این کشور آسیب رساند . از طرف دیگر ، دیکتاتور سابق عراق از زمان کودتای حزب بعث تا سرنگونی اش درجریان حمله آمریکا و انگلیس در سال 2003 ، دهها هزار عراقی را به قتل رساند و یا به زندانهای مخوف انداخت . با وجود این ، صدام در دادگاه تنها برای یکی از دهها جنایت خود ، یعنی قتل عام اهالی روستای الدجیل در عراق در سال 1982 ، محکوم و در چنین روزی اعدام شد .