پیامبراکرم صلوات الله علیه وآله وسلم
هر گاه به نماز ایستادی ، با دل به خدا رو کن تا او نیز به تو رو کند.
هر گاه به نماز ایستادی ، با دل به خدا رو کن تا او نیز به تو رو کند.
روزی در محضر امام حسن عسکری علیه السلام بودیم، از مامورین خلیفه وارد شد و گفت : خلیفه پیام داد که چون أنوش نصرانی یکی از بزرگان نصاری دو فرزند پسرش در حال مرگ هستند، تقاضا کردهاند که برویم و برای سلامتی ایشان دعا کنیم. اکنون چنانچه مایل باشید، نزد ایشان برویم تا در نتیجه به اسلام و خاندان نبوّت، خوش بین گردند.
یکی از راویان حدیث به نام جعفر بن محمّد بصری حکایت کند: روزی در محضر حضرت ابومحمّد، امام حسن عسکری علیه السلام بودیم ، یکی از مامورین خلیفه وارد شد و گفت : خلیفه پیام داد که چون أنوش نصرانی یکی از بزرگان نصاری - در شهر سامراء است و دو فرزند پسرش مریض و در حال مرگ هستند، تقاضا کردهاند که برویم و برای سلامتی ایشان دعا کنیم . اکنون چنانچه مایل باشید، نزد ایشان برویم تا در نتیجه به اسلام و خاندان نبوّت ، خوش بین گردند.
امام علیه السلام اظهار داشت : شکر و سپاس خداوند متعال را که یهود و نصاری نسبت به ما خانواده اهل بیت از دیگر مسلمین عارفتر هستند.
سپس حضرت آماده حرکت شد، لذا شتری را مهیّا کردند و امام علیه السلام سوار شتر شد و رهسپار منزل أنوش گردید. همین که حضرت نزدیک منزل أنوش نصرانی رسید، ناگهان متوجّه شدیم أنوش سر و پای برهنه به سوی امام علیه السلام میآید و کتاب انجیل را بر سینه چسبانده است ، همچنین دیگر روحانیّون نصاری و راهبان ، اطراف او در حال حرکت هستند. چون جلوی منزل به یکدیگر رسیدند، أنوش گفت : ای سرورم ! تو را به حقّ این کتاب - که تو از ما نسبت به آن آگاهتر هستی و تو از درون ما و آئین ما مطّلع هستی - آنچه را که خلیفه پیشنهاد داده است انجام بده ، همانا که تو در نزد خداوند، همچون حضرت عیسی مسیح علیه السلام هستی .
یکی از روحانیّون مسیحی ، أنوش را مخاطب قرار داد و گفت : ای أنوش! تو چرا مسلمان نمیشوی؟ پاسخ داد: من اسلام را از قبل پذیرفتهام و نیز مولایم نسبت به من آگاهی کامل دارد.
امام حسن عسکری علیه السلام با شنیدن این سخنان ، حمد و ثنای خداوند را به جای آورد و سپس وارد منزل نصرانی شد و در گوشهای از اتاق نشست . و جمعیّت همگی سر پا ایستاده و تماشای جلال و عظمت فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند، بعد از لحظاتی حضرت لب به سخن گشود و اشاره به یکی از دو فرزند مریض نمود و اظهار داشت : این فرزندت باقی میماند و ترسی بر آن نداشته باش ؛ و امّا آن دیگری تا سه روز دیگر میمیرد، و آن فرزندت که زنده میماند مسلمان خواهد شد و از مؤمنین و دوستداران ما اهل بیت قرار خواهد گرفت .
أنوش نصرانی گفت : به خدا سوگند، ای سرورم! آنچه فرمودی حقّ است و چون خبر دادی که یکی از فرزندانم زنده میماند، از مرگ دیگری واهمهای ندارم و خوشحال هستم از این که پسرم اسلام میآورد و از علاقه مندان شما اهل بیت رسالت قرار میگیرد. یکی از روحانیّون مسیحی ، أنوش را مخاطب قرار داد و گفت : ای أنوش! تو چرا مسلمان نمیشوی؟ پاسخ داد: من اسلام را از قبل پذیرفتهام و نیز مولایم نسبت به من آگاهی کامل دارد.
در این موقع ، حضرت ابومحمّد، امام عسکری علیه السلام اظهار نمود: چنانچه مردم برداشتهای سوئی نمیکردند، مطالبی را میگفتم و کاری میکردم که آن فرزندت نیز سالم و زنده بماند.
أنوش گفت : ای مولا و سرورم! آنچه را که شما مایل باشید و صلاح بدانید، من نیز نسبت به آن راضی هستم .
جعفر بصری گوید: یکی از پسران أنوش نصرانی همین طور که امام علیه السلام اشاره کرده بود، بعد از سه روز از دنیا رفت و آن دیگری پس از بهبودی مسلمان شد و جزء یکی از خادمین حضرت قرار گرفت.
امام حسين « علیه السلام »:
النّاسُ عَبيدُالدُّنْيا، وَ الدّينُ لَعِبٌ عَلى ألْسِنَتِهِمْ، يَحُوطُونَهُ ما دارَتْ بِهِ مَعائِشَهُمْ، فَإذا مُحِصُّوا بِالْبَلاء قَلَّ الدَّيّانُونَ.[محجّةالبيضاء،ج 4،ص 228؛بحارالأنوار،ج 75،ص 116،ح 2]
افراد جامعه ، بنده و تابع دنيا هستند و مذهب، بازيچه زبانشان گرديده است و براى إمرار معاش خود، دين را محور قرار داده اند ـ و سنگ اسلام را به سينه مى زنند. پس اگر بلائى انسان را تهديد كند، خواهى ديد كه دين داران واقعى كمياب خواهند شد.
نشست خبری مدیر حوزه های علمیه خواهران استان یزد با اصحاب رسانه استان برگزار شد.
روز یکشنبه مورخ 13/11/1392 نشست خبری مدیر حوزه های علمیه خواهران استان یزد با اصحاب رسانه استان برگزار شد. در این نشست که خبرنگاران سایت ها و هفته نامه های خبری استان نیز حضور داشتند، آقای محمدی مدیر حوزه های علمیه خواهران استان ، با اشاره به اینکه ثبت نام حوزه های خواهران در سال گذشته نسبت به سال 1390 با استقبال دو برابری بانوان استان همراه بوده است ، افزودند : تمام تلاش ما بر این است که تا آن جا که در توان داریم تعداد حوزه ها و ظرفیت پذیرش را افزایش دهیم تا بانوان ما که وظیفه تربیت نسل آینده را بر عهده دارند، هرچه بیشتر با وظایف خود آشنا شوند و بتوانند همسران و مادرانی نمونه باشندو آینده کشور عزیزمان را به خوبی بسازند.
در ادامه ایشان نکاتی را درباره کلیات نظام آموزشی سطح 2 و سطح 3 و شرایط و نحوه ثبت نام و شیوه های امکان تحصیل در سطح 2 و رشته های مختلف در سطح 3 (خصوصا رشته های جدید ) بیان نمودند.
سؤال: شخصى، كه زندگى عادى خود را مىگذرانده، ناگهان دچار مشكلات عديده مىگردد! يكباره افسردگى، ناراحتىهاى عصبى، كم خوابى و بىحوصلگى، نظم زندگىاش را از هم مىپاشد! با مراجعه به چند پزشك متخصّص اعصاب و روان، نه تنها هيچ گرهى از كار او گشوده نمىشود، بلكه روز به روز حالش بدتر مىشود، تا بالاخره از مراجعه به پزشك نااميد، و به يك ساحر معروف مراجعه مىكند. وى پس از سعى و تلاش زياد، مىگويد: «كسى تو را سحر كرده، شايد به زودى عمرت به سر آيد!» ساحر معروف، با همدستى يك ساحر ديگر، چند عدد تعويذ و دعا را كشف مىكند، كه اسم آن شخص روى آن نوشته شده، و همراه با اشياى عجيب همچون فولاد، سوزن، استخوان و مانند آن، در يك جا قاب شده بود. ساحر با اين كه با آن شخص آشنا نيست، اسم كسى كه اين كارها را كرده به او مىگويد، او هم به يقين رسيده كه عامل اين سرگردانى و بدبختى همان شخص است. حال با توجّه به اين كه تمام زندگى وى از هم پاشيده (البتّه بعد از پيدا شدن و پاره شدن كاغذهاى مذكور حالش بهتر شده است) و اگر كمك ساحران نبود تا چند روز ديگر رشتۀ زندگىاش از هم پاشيده مىشد. عامل اين بدبختىها و رنج هاى وى چه تاوانى بايد بپردازد؟
آیت الله مکارم شیرازی: قول ساحران اعتبارى ندارد، به آن اعتنا نكنيد. دستورى به شما مىدهم، اگر عمل كنيد حال شما ان شاء اللّه خوب خواهد شد: نمازها، مخصوصاً نماز صبح را اوّل وقت بخوانيد، و بعد از نماز صبح دست راست را روى سينه بگذاريد، و هفتاد مرتبه «يا فتّاح» بگوييد. سپس 110 مرتبه صلوات بفرستيد. در هر شبانه روز پنج مرتبه آية الكرسى بخوانيد، و به خود بدميد. و هر وقت گرفتار ناراحتى فكرى شديد، ذكر «لا حول و لا قوّة الّا باللّه» را بگوئيد. اين برنامه را تا چهل روز ادامه دهيد، ان شاء اللّه مشكل شما برطرف خواهد شد. [1]
پی نوشت :
[1] آيت الله مكارم، استفتاءات جديد؛ ج3، ص: 574.
35 سال پیش در چنین روزی ، دوم بهمن سال 1357 هجری شمسی :
در ادامه مخالفتهای مردم مسلمان ایران با رژیم شاه و درگیریهای آنها با نظامیان ، عده زیادی از مردم کشته و مجروح شدند . ملت مسلمان ایران که بی صبرانه منتظر ورود حضرت امام خمینی (ره ) به ایران بودند ، تدارکات لازم را جهت بزرگترین استقبال تاریخی از رهبر انقلاب اسلامی فراهم آوردند . به همین مناسبت ستادی مرکب از روحانیون و نمایندگان اقشار مختلف مردم تهران تشکیل شد تا مراسم استقبال را هرچه باشکوهتر برگزار کند . بسیاری از مردم نیز از شهرها و روستاهای مختلف ایران به طرف تهران سرازیر شدند تا در مراسم استقبال از حضرت امام خمینی (ره ) شرکت جویند . از سوی دیگر ، پس از تظاهرات گسترده مردم ، چهار هزار افسر نیروی هوایی نیز به پشتیبانی از مردم مبارز ایران ، دست به اعتصاب غذا زدند و خواستار اخراج مستشاران آمریکایی از ایران شدند .
985 سال پیش ، در روز بیستم ربیع الاول سال 450 هجری قمری :
« ابوطیب طبری » فقیه و ادیب مسلمان در بغداد درگذشت . وی درسال 348 هجری قمری در آمل - از شهرهای شمالی ایران - متولد شد و برای کسب دانش به نقاط مختلف سفر کرد . ابوطیب بالاخره در بغداد سکنی گزید و به درس و بحث پرداخت و در زمره علمای بزرگ زمان خود در آمد . وی تا پایان عمر طولانی خود مسند قضا و افتاء (فتوا دادن ) را در بغداد برعهده داشت . ابوطیب طبری با ادبیات و شعر آشنا بود و اشعاری نیز سروده است . از جمله آثار ابوطیب طبری می توان به « جواب فی السماع » و « الغناء و التعلیقة الکبری فی الفروع » در ده جلد ، اشاره کرد .
صفحات: 1· 2