قبل از قضاوت
24 اردیبهشت 1391 توسط محمدی هنزئی
قبل از اینکه بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی ، کفش های من را بپوش و در راه من قدم بزن.
از خیابان ها ، کوه ها و دشت هایی گذر کن که من گذر کردم.
اشک هایی را بریز که من ریختم.
دردها و خوشی های من را تجربه کن .
سال هایی را بگذران که من گذراندم.
روی سنگ هایی بلغز که من لغزیدم.
دوباره و دوباره برپاخیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزن .
همانطور که من انجام دادم.
بعد، آن زمان می توانی در مورد من قضاوت کنی.