شعر " عمه زینب "
28 آبان 1392 توسط محمدی هنزئی
وجودش مثل دریا بود عمه
دقیقا مثل زهرا بود عمه
اگرچه کربلا جا مانده بودی
حسین دوم ما بود عمه
هجوم یک سپاه تازیانه
ولی افسوس تنها بود عمه
خدا خیرش دهد این خواهرت را
کسی سیلی نخورد تا بود عمه
و بعداز ساقی آب آور ما
علم بر دوش و سقا بود عمه
تمام راه را مشغول ذکر
حسینم وا حسینا بود عمه
در اوج عاطفه چون مرد جنگید
اگر چه قامتش تا بود عمه
سرش بشگست اما دشمنش دید
سرش بالای بالا بود عمه
وبعد از این همه رنج و مصیبت
خدا را شکر بر پا بود عمه
یاسر مسافر