پیامبراکرم صلوات الله علیه وآله وسلم
هر گاه به نماز ایستادی ، با دل به خدا رو کن تا او نیز به تو رو کند.
هر گاه به نماز ایستادی ، با دل به خدا رو کن تا او نیز به تو رو کند.
-باز عالم پر ز غوغاى كه شد؟
باز دلها مست و شيداى كه شد؟
باز گوش اهل دل پر زمزمه
از طنينِ شور و آواى كه شد
باز سر دارد هواى عاشقى
طالب روى دل آراى كه شد
باز ديده سوى دامم مىكشد
پايبند چشم گيراى كه شد
باز دل سرشار از شوق كه شد
باز اين ويرانه مأواى كه شد
دل به شوق ازياد زينب آمده
تهنيت ميلاد زينب آمده
نام زينب لرزه بر دل افكند
غير آن دل كه ز سنگ و آهناست
كسيت زينب جلوه عشق خدا
عشق او سرمايه دين من است
هست سرى منجلى در روح او
جمع زهرا و على در روح او
هيچ گنجى با غمت همپايه نسيت
غير عشقت شيعه را سرمايه نيست
خواست دل آيد به زير سايهايت
ديد اما نور حق را سايه نيست
غير تو كه شيعه زهرا خوردهاى
هيچ كس با فاطمه همپايه نيست
غير نام دلربايت زينبا
در كتاب عشق حيدر آيه نيست
غير اشكى كه نثارت مىكنم
عاشق بىمايهات را مايه نسيت
عزت حيدر مدد كن عاشقت
دختر كوثر مدد كن عاشقت
اى درخشندهتر از الماسها
اى صفا بخش وجود ياسها
اى تجلى امامت در زنان
مايهي ترس علىنشناسها
حوريان از درك تو عاجز همه
كى شناسندند يقين خناسها
لطف تو شد شامل هر شيعهاى
اى صفا بخشيده بر احساسها
خسته بال دام عشقِ زينبم
من پرستوىِ دمشق زينبم
اى خدا من دوستدار زينبم
خسته جانم جانثار زينبم
سالها پرسه به كويش مىزنم
كوچه گرد و خاكسار زينبم
مىتپد در سينه دل با ياد او
دردمند و بيقرار زينبم
كاش بودم من كبوتر اى خدا
تا نمايى همجوار زينبم
در دم مرگم سوى شامم كشيد
آن زمان در انتظار زينبم
كاش من قربان زينب میشدم
خادم طفلان زينب میشدم
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام به کنگره ی بزرگداشت علامه آیت الله سیدمحمد کاظم طباطبایی یزدی، صاحبِ کتاب عروه، با اشاره به ضرورت بررسی شاکله فکری مرحوم سید کاظم طباطبایی یزدی، بر شناساندن و معرفی جهات مختلف شخصیتی ایشان برای افکار عمومی تاکید کردند.
در این پیام که صبح امروز(پنجشنبه) از سوی حجت الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری قرائت شد، رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به جامعیت شخصیت آیت الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی شخصیت این فقیه بزرگ را از سه جنبه “علمی"، “معنوی” و ” آمادگی برای جهاد” برجسته و ممتاز خواندند و افزودند: لازم است تحقیق در مبانی فقهی سیّد کاظم طباطبایی تعمیق یابد.
پايگاه اطلاع رسانى دفتر مقام معظم رهبرى (www.leader.ir)
خواهرم می دانید که این گوینده ناچیز از صنف زنان می باشم و طبیعت زن را بهتر از مردان می دانم و طالب سعادت و خوشبختی و آسایش و آزادی شما هستم. کشف حجاب اگر چه در ظاهر موافق با طبیعت زن است که مایل به جلوه گری است و اگر بی حجاب در خیابانها و معابر گذر کند راحت تر است لکن ببین صلاح دین و دنیای تو در چیست؟
حکم حجاب تکلیف است و البته تکلیف زحمت دارد و شاید بعضی از خانم ها و دوشیزگان خیال می کنند باحجاب بودن و خانه نشستن اسباب ضعف و نقص آنها می شود لکن این فکر اشتباه است، شهوت پرستی است که منکرات را به صورت زیبا در نظر جلوه می دهد، قدری فکر خود را به کار بیندازید و از دریچه عقل خود وضعیت امروزه را بنگرید و انصاف دهید آیا این وضعیت با دین داری و ایمان و تقوا مناسبت دارد؟
خواهرم گمان نکنید که اگر شما شیک و بدون حجاب از منزل بیرون آیید شرافتمند می شوید و مردها به نظر تقدیس به شما نگاه می کنند، همان کسانی که شما را خانم خطاب می کنند این ها روی اصل قوای شهوانی است و نگاه آنها نگاه شهوت آمیز است. همان که با صورت بشاش شما را استقبال می کند و به شما دست می دهد و به ظاهر احترام می گذارد در دل شما را خانم بی عفتی می داند و اگر قدری با غیرت باشد هیچ وقت امثال شما را به همسری نمی گیرد.(1)
بانو مجتهده امین
==================================
(1) کتاب پاسداران حجاب
حدود ۲۰ سالی بیشتر نداشت. شاید اگر بگویم دستمال سر ازنوع میکروسکوپی ها سرش می کرد، بیشتر به واقعیت شبیه است تا بگویم روسری می پوشید!!! از آن دخترهایی بود که به قول بعضی می گویند: آخرشه!!!
قبل ازماه رمضان بود. وقتی برای مشاوره به اتاق من آمد با روزهای قبل خیلی فرق می کرد. مقنعه سر کرده بود هرچند هنوز موهایش بیرون بود اما آن تیپ کجا، مقنعه امروزش کجا!!!؟؟؟ داشتم از تعجب شاخ در می آوردم !!!
بدون مقدمه و بدون اینکه من سوالی کنم شروع کرد: ” حاج آقا امروز اتفاقی خیلی عجیبی برام پیش اومده!!! ” هنوز از تعجب پوشش جدیدش بیرون نیامده بودم که من را متعجب تر کرد.
گفتم: ” مگه چی شده؟!!! ” درحالی که با انرژی زیاد می خواست حرف بزند گفت:* حاج آقا امروز وقتی سوار اتوبوس واحد شدم همین که خواستم برم و روی صندلی بنشینم یک دختر حدود ۲۴ ساله، محجبه، بامانتویی بسیار شیک، چادری اتو کشیده و بسیار مرتب با یک حجاب کامل و بسیار تمیز و شیک، نگاهی به من کرد و با لبخند محبت آمیزیش رو به من گفت: ” خانم خوب بیا کنار من بنشین. “
بدون هیچ حرفی رفتم کنارش بنشینم. هنوز درست و حسابی ننشسته بودم که مرا در لبخند محبت آمیزش غرق کرد و گفت : من دانشجوی دانشگاه اصفهان هستم شما چیکار می کنی؟ …
گرم صحبت شدیم انگار سالها بود که او را می شناختم!!! و سالها بود که دوستش داشتم!!! وسط صحبتهایش دیگر حرفهایش را نمی شنیدم فقط با اشتیاق نگاهش می کردم و پیش خودم می گفتم: خوشا به حال او!!! کاش من هم مثل او مذهبی و محجبه بودم!!! آنچنان با اشتیاق و حسرت از آن دختر چادری سخن می گفت که تصور می کردم آرزویی غیر از اینکه مثل او چادری شود ندارد!!!
حرف حاج آقا: شاید تا آخر عمر دیگر هیچ وقت او را نبیند اما امر به معروف رفتاری این خانم مومنه اثرش را آنچنان بر روان این دختر گذاشته بود که وقتی حرف می زد اشک در چشمانش جمع بود
اشک از اینکه چرا من اینگونه هستم و نتوانسته ام مثل او با حجاب، جذاب و مهربان باشم.
راستی شما چطوری امر به معروف و نهی از منکر می کنید؟
حضرت زینب (س) روز پنجم جمادی الاولی سال پنجم یا ششم هجری دیده به جهان گشود. پدرش حضرت امیرالمؤمنین (ع) و مادرش حضرت فاطمه زهرا (س) می باشد.
پس از تولد ، حضرت فاطمه دخترش را نزد حضرت علی (ع) بردند و از ایشان خواستند که نامی برای وی انتخاب نماید ، امیرالمؤمنین (ع) فرمود : از پیامبر (صلي الله و عليه و آله) پیشی نمی گیرم در آن هنگام پیامبر (ص) نیز فرمودند : من هم از پروردگارم پیشی نمی گیرم. در این هنگام جبرئیل نازل شد و درود پروردگار را ابلاغ فرمود و گفت : نام این دختر را « زینب » انتخاب کن. زیرا خداوند چنین فرموده است. سپس از مصائبی که بر این کودک وارد می شود خبر داد ؛ پیامبر (ص) در حالی که سخت می گریستند فرمود : هر کس بر او بگرید مانند کسی است که بر حسین (ع) گریسته. کنیه او را نیز ام کلثوم گذاشتند. وی دختر بزرگ این خانواده می باشد.
حضرت زینب لقب های فراوانی دارد که عبارت اند از : صدّیقه صغری ، عقیله بنی هاشم ، عقیلۀ الطّالبیین ، موثقه ، عارفه ، عالمه غیر معلّمه ، فاضله ، کامله ، عابده آل ابی طالب.
کنیه اش ، امّ المصائب ، امّ الرّزایا ، امّ النّوائب ، امّ کلثوم کبری ، امّ عبدالله و امّ الحسن بوده است.
وی در زمان رحلت پیامبر (ص) پنج ساله بود و در عین اینکه خردسال بود اما از مادرش فاطمه سلام اله علیها و اسماء بنت عمیس و طهمان یا ذکوان (غلام پیامبر ص) حدیث نقل می کند.برخی از مورخین نوشته اند که : حضرت زهرا (س) به زینب سفارش کرد که در کنار حسین (ع) باشد و بعد از او برای آنها مادر باشد ، زینب هم هیچگاه این سفارش مادر را فراموش نکرد.
زمانی که زینب (س) پا به سن ازدواج گذاشت خواستگاران زیادی داشت اما با تنها مردی که شایستگی و لیاقت همسری زینب (س) را داشت یعنی عبدالله بن جعفر (پسر عموی خود) ازدواج کرد. ثمره این ازدواج چهار و یا پنج فرزند می باشد که دوتای آنها به نامهای عون و محمد در کربلا به شهادت رسیدند. برخی از مورخین چنین آورده اند : حسین (ع) نسبت به زینب (س) احترام ویژه ای قائل بود به طوری که هر گاه زینب بر او وارد می شد امام می ایستاد و زینب را در جای خود می نشاند و این نشانه منزلت و عظمت زینب است و همچنین وارد شده که آن حضرت مشغول تلاوت قرآن بوده وقتی زینب (س) وارد شد امام (ع) قرآن را زمین گذاشت و به احترام زینب ایستاد.
در طول نهضت عاشورا نقش فراوانی داشت از جمله سرپرست کاروان اسیران اهل بیت و مراقبت کننده از امام سجاد (ع) و افشاگر ستمگری های حکام اموی با ایراد خطبه های آتشین.
زینب (س) هم دختر شهید بود و هم خواهر شهید ، هم مادر شهید ، هم عمه شهید. وی به « قهرمان صبر » شهرت یافت. ایشان در سال 63 هجری و به نقلی 65 هجری در گذشت و مزارش در زینبیه در سوریه کنونی می باشد. برخی نیز معتقدند مدفن او در مصر است.
منبع : دانستنی های عاشورای حسینی ، تألیف : عبدالرضا سالمی نژاد